استاد عبدالرحمن پیرانی، دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح، با بیان درسهایی از واقعهی هجرت مسلمانان به حبشه، بر اهمیت تجدید در شيوههای دعوت تأکید کرد و گفت: تغییر شيوه ها متناسب با زمان و مکان و شرايط جامعه، یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اصلاح، استاد پیرانی در جلسهی هیأت اجرایی مرکزی که چهارشنبه ۸ دیماه جاری در تهران برگزار شد، به واقعهی هجرت دستهای از مسلمانان به حبشه پرداخت و گفت: «نخستین هجرت در سال پنجم بعثت صورت گرفت که ۱۱ نفر مرد و ۴ نفر زن به سرزمین حبشه، (اتیوپی کنونی) مهاجرت كردند. در روایت آمده است زمانی که پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- متوجه شد که مشکلات فراوانی وجود دارد و اصحاب و یاران ایشان مورد اذیّت و آزار قرار میگیرند و خود پیامبر -صلّی الله علیه وسلّم- هم نمیتواند از آنها دفاع کند، به یارانش فرمود: در حبشه حاکمی هست که در آن شهروندانش مورد ظلم واقع نمیشوند، به آن سرزمین بروید تا گشایشی حاصل شود و از این تنگنا رهایی یابیم. اين گروه از مهاجران روایت میکنند زماني که به سرزمین حبشه رسيديم؛ آنجا را سرزمين خوبي يافتيم و از ما به خوبي استقبال کردند. و آنان براي ما همسایگان و شهروندان خوبی بودند و ما دین خود را حفظ کردیم و کسی به ما آسيبي نرساند و در امنیّت و آرامش بودیم.»
وی برخی از درسهایی را که از این حرکت تاریخی میتوان استنباط کرد را به شرح زیر بیان نمود:
۱. پيامبر -صلّی الله علیه وسلّم- به دليل حمايت هاي قبيله و عمويش كمتر مورد آزار و اذيت قرار مي گرفت.آزار و اذیتهای فراوانی تحمل کردند اما اصحاب بعضاً بیشتر مورد اذیت واقع مي شدندو پيامبر قادر به دفاع از آنان نبود و لذا اجازه هجرت دادند. از اين رو مواجه شدن با سختي ها و مشكلات در مسير دعوت الى الله امري اجتناب ناپذير است و بر اين اساس بايد آمادگي تحمل سختي ها و مشقت هاي مسير را داشته باشند.
ْ۲. براساس قاعدهی ضرورت حفظ دین، کسی که در سرزمینی به هيچ صورتي امكان حفظ دين و عقيده خود را نداشته باشد، در آن صورت اجازه دارد از آن سرزمين به سرزميني دیگر هجرت کند.
۳. بحث دیگری که در این روایت خیلی چشمگیر است، نقش و اهمّیّت اقامه ي عدل و قسط در بهبود روابط حسنهی اجتماعی میباشد. مردمانی از كشوري به كشور ديگر که در آن عدالت و قسط برقرار است مهاجرت مي كنند تا در لوای آن از حقوق شهروندي برابر برخوردار شوند.
۴. ایجاد عدالت و قسط خود وسیلهای برای ایجاد آرامش و امنیت است؛ زمانی که در کشوری، عدالت اقامه میشود، ساکنان آن کشور، از آسایش و آرامش برخوردار خواهند بود؛ و این در راستاي رسالت و مأموريت پيامبران الهي است که خداوند در قرآن بر آن تأکید فرموده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حدید:۲۵)؛ «به راستی که پیامبرانمان را همراه با پدیدههای روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانی و سنجه فرو فرستادیم، تا مردم به دادگری برخیزند» همهی پیامبران برای اجرای عدالت آمدهاند؛ تا هم فرمانروایان و حاکمان به اقامه عدالت اهتمام بورزند و هم عدالت ورزي تبديل به يك فرهنگ عمومي در بين مردم شود.
۵. امنیت و آرامش که ثمرهی اقامهی عدالت است، وسیلهای است جهت رشد و توسعه. اگر آرامش و عدالت نباشد توسعهای هم صورت نمیگیرد. دعای سیدنا ابراهیم نيز در قرآن ناظر به همین حقیقت است: «إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ»(ابراهیم:۳۵)؛ «و چنین بود که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را [حرم] امن بگردان و مرا و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار».
۶. برپايي عدالت در جامعه و اتخاذ سياست هاي حكيمانه در تعامل با شهروندان از جمله فضائل يك فرمانرواي خوب محسوب مي شود. و وجود يك فرمانرواي عادل در كشور اتيوپي عليرغم فقری که در آن سرزمین وجود داشت، سبب شد به اولين هجرتگاه مسلمانان تبديل شود.
۷. آنچه در زندگي اهميت دارد اين است كه كرامت ذاتي انسان پاس داشته شود تا بتواند هم دينش را حفظ كند و هم احساس آرامش و آسايش داشته باشد. به همين خاطر اولين هجرت مسلمانان به سرزميني صورت گرفت كه گرچه حاكم آن مسلمان نبود اما موفق به اقامه ي عدالت شده بود.
۸. تجدید در شيوه های دعوت از اهميت ويژه اي برخوردار است. نبايد تصور كرد که دعوت تنها یک شکل ثابت دارد و باید همچون دوران مکي همواره به خانه ابن ابی ارقم رفت و پیام وحی را گرفت. اینکه یک عدهای مأموريت پيدا كنند تا به سرزمين ديگري هجرت كنند، اشاره به این دارد که تنها یک سبک برای دعوت کردن وجود ندارد، بلكه بايد شيوه دعوت را متناسب با شرايط و اوضاع زمان و مكان تغيير داد اکنون برگزاري همایشها و کنفرانسها، بهره گیري از رسانه اي مختلف و برقراري ارتباط و آشنا ساختن بيش از پيش دیگران با رویکردها و راهکارها و سیاستهای یک تشكل، امری بسیار ضروری است. نباید فکر کرد کلاسهایي که برگزار میشود عليرغم اهميت آن کافی است؛ تغییر شيوه ها متناسب با زمان و مکان و جامعه یک امر اجتنابناپذیر است.
۹. و بحث آخر، اهمیت و نقش محوري توحید و يكتاپرستي در سعادت و نيكبخت دنيوي و اخروي انسان مسلمان است، که ارزش آن را دارد بخاطر آن از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کرد.
نظرات